کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: شعر
موضوعات

اشعار



مدح و شهادت امام جواد علیه السلام

شاعر : حامد آقایی     نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه     وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلن     قالب شعر : مربع ترکیب    

ای وجودت جود را معـنا جواد            ای مـریـد لطف تو دسـت مراد
نـورِ مـهـرت دائـمـا در ازدیـاد            خـانـه‌ات شد قـبـلهٔ خـیرُ الـعـباد


هرچه خوبی هست بِه از آن کنی
سائـلـت را سیر نه اعـیان کـنی

نیست چون تو بنده و بنـده‌نـواز            سایه‌ات خورشید نه خورشید ساز
سـفـره‌دارِ عـالـمی، عـالـم نیـاز            سیزده معصوم هستی در طراز

بر سریرِ عشق فـرمان می‌دهی
داده حق دندان تو هم نان می‌دهی

ای چو جدّ اطهرت شمس هدی            درد ما هـسـتـیم ای دسـتـت دوا
حـرز تـو سُـکّـان امـن هـر بـلا            کرده نـامت کـارِ لاحـول و ولا

گر کمی از لطـفـتان معـنا شود
قـطره از یـمن هـمان دریا شود

گـر گه ما مسـتـیم از پـیـمانه‌ات            کـفـر ایـمـان شد اگر از دانه‌ات
دست مافوقی است در کاشانه‌ات            چون رضا گردیده خانِ خانه‌ات

کاسه و دست دل و باب المـراد
یـا تـقـی و یـا مـحـمـد یـا جـواد

آنکه تا کویت خیالش رفته است            داده‌ای بـال و وبالش رفته است
هرکه در راه تو مالش رفته است            از حریمت رزق سالش رفته است

آنقـدر کرده رضایت بر تو نـاز
پرچمت بر طوس شد در اهتزار

: امتیاز

مدح و شهادت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : محمدعلی بیابانی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

ای حجره‌ات غریب‌ترین جای این جهان            در قتلگاهت، آه کسی نیست روضه‌خوان

جز مادری جوان که ز جان آه می‌کشد            هنگـام دست و پا زدنت با قـدی کـمان


بغـداد شد مـدیـنـه و مـردی که باز هـم            در خـانه‌اش ز کـیـنه هـمخانه داد جان

جعده است اُمّ فضل و تو هم مجتبی ولی            آن پست‌تر از این و تو مظلوم‌تر از آن

آه از تـنـی که زیـر شـررهـای آفـتـاب            پوشـیـده بود پیکـرش از نیـزه و سنان

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت های معتبر حذف شد؛ لازم به ذکر است داستان هایی خنده، رقص و هلهله کردن اُم فضل و دیگر کنیزان در هیچ مقتل معتبری نیامده و تحریفی است؛ اتفاقاً در روایات معتبر کتب عيون المعجزات ص ۱۲۹، اثبات الوصیه ص ۲۱۹، دلائل الأمامیه ص ۳۹۵، بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۶؛ جلاءالعیون ص ۹۶۷، منتهی الآمال ص ۱۸۰۴، مقتل معصومین ج ۳ ص ۴۷۹ و ... اشاره بر گریه کردن اُم الفضل ملعونه بعد از مسموم کردن امام جواد عليه‌السلام شده است، لازم به ذکر است داستان هایی همچون موضوع به پشت بام بردن بدن مطهر امام جواد علیه السلام  ، و .... انداختن بدن مطهر از پشت بام به زمین و سه روز ماندن بدن مطهر امام علیه السلام در زیر آفتاب در هیچ مقتل معتبری نیامده و تحریفی است. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

آنـقدر بی‌کسی که به دسـتور هـمسرت            مشتی کنیز مست که رقاص و شادمان

با سـوز نـاله‌هـای تو بر طبـل می‌زنند            تـا نـشـنـونـد داد دلـت را در آن مـیـان

انقدر بی کسی که تنت را کشان کشان            دادنــد روی بـام بـه دسـتــان آســمــان

امـا بـرای ایـنـکـه نـسـوزد تنت بـبـیـن            از مـشــهــد آمـدنـد تـمــام کـبــوتــران

مدح و ولادت امام جواد علیه‌السلام

شاعر : نجمه پورملکی نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

عشق تو خورده گره با جگر خیلی‌ها            بـارش رحمت تو خورده سر خیلی‌ها

حضرت شاه خراسان بخودش می‌بالد            فـرق دارد پـسـرش بـا پـسـر خـیلی‌ها


گـره کـار هـمـه بــاز شـده بـا دسـتـت            به تـو افـتـاده مـدیـنـه گـذر خـیـلـی‌هـا

تو جـوادی و همه گرد شما می‌گردند            با تو خالی شده است دور و بر خیلی‌ها

مدعـی‌های فـقـاهـت به حـسد افـتـادند            آمـدی ریـخـتـه شد بـال و پـر خیلی‌ها

کاظـمین تو به این گردن ما حق دارد            جـور شـد در حـرم تو سـفـر خـیلی‌ها

از درت عشق جدا شور جدا می‌گیرم            جـیره سال خـودم را ز شـما می‌گیرم

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد یا ضعف محتوایی و معنایی در مصرع دوم بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید، فراموش نکنیم عشق اهل بیت بلا نیست بلکه عین رحمت الهی است

عشق تو خورده گره با جگر خیلی‌ها            این بلایی است که آمد به سر خیلی‌ها

مدح و مرثیۀ امام جواد علیه‌السلام

شاعر : سید علی احمدی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن قالب شعر : غزل

به نام تو بهـشـتی می‌کـنم حال جهـنّم را           خدا را شکر که آموختم من اسم اعظم را

بدون جلوه‌ات در کودکی، باور نمی‌کردند           تـکـلـم‌های در گـهـوارهٔ فرزند مـریم را


نٙوٙد ساله برای طفل نُه ساله تواضع کرد           تو خٙم کردی برای دست بوسی قامت خٙم را

یکی از قاتلانت علم تو در خردسالی بود           که رسوا کردی آخر با سؤالی ابن اکثم را

حسن ازحیث همسر با تو همدرد است اما او           چو زینب خواهری دارد که از دل می‌بٙرٙد غم را

اگر تشنه میان حـجـرهٔ دربـسـته افـتادی           به یاد جد خود با اشک بنشان آتش سٙم را

شما رفتید و صدها سال لازم شد که بنویسند           برای هـر جواب مسأله « الله أعـلـم» را

: امتیاز

مدح و مناجات با امام جواد علیه‌السلام

شاعر : مجتبی خرسندی نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

تو از ازل جـوادی و ما از ازل فـقـیر            یا ایـهـا الجـواد تـصـدّق عـلـی الـفـقـیر

حس کرده است ثروت عالم به دست اوست            وقتی گرفته است تو را در بغـل فـقیر


این گوشه چشم توست که اکسیر اعظم است            با یک نگـاه تو به غـنی شد بدل فـقیر

از حـداکـثر همه سـر بوده هـر زمـان            از تو رسـیـده است به حـداقـل، فـقـیر

از دیگـران اگر چه شـنـیده کرم، ولی            دیده همیشه لطف تو را در عمل فقیر

با دست پُر به خانۀ خود رفته هر زمان            با دست خـالی آمده در این محل فـقیر

( دارایی کـریم به مـنـزل نـمی‌رسـد (            دربـارۀ تو ساخـتـه ضرب المـثل فقیر

از آن زمـان که لطف تو را دید تا ابد            شد زندگیِّ تـلـخ به کـامش عـسل فقیر

: امتیاز

مدح و مرثیۀ امام جواد علیه‌السلام

شاعر : علیرضا وفایی نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

تو هم شبـیه حسن یک کـریم مـمتازی            امـامـزاده جـوادی و دست و دلـبـازی

نـدیـده سفـرۀ بـاز مـضیـف خـانه یـتان            اسـیـر یا که یـتـیـم و گـدای نـاراضی


نه چشم‌های خـدا و نه چشم خـلق خدا            ندیـده روی کـسی را زمین بیانـدازی

کسی که نیست غلام شما سرافکنده است            کسی که گشته غلامت، کند سرافرازی

عـلـی اکـبـر سلـطـان طـوس ادرکـنی            برات کرب و بلا را تو جور میسازی

: امتیاز

مدح و مرثیۀ امام جواد علیه‌السلام

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : قصیده

امـام ارض و سـما یا محـمّد بن علی            محـیط جـود و سخا یا محمّد بن علی

چراغ هشت سپهر و یم سه گوهر پاک            سـرور قـلب رضا یا محـمّد بن عـلی


گره گشایی و از چار سو گرفتاران            تو را زنـنـد صـدا یا محـمّد بن عـلی

به کاظمین و به صحن و رواق و تربت تو            سـلام خـلـق و خـدا یا محمّد بن علی

تو آن امام جوادی که بر در حرمت            شـهـنـشه است گـدا یا محـمّد بن علی

تو برتری که شود حقّ مدح و منقبتت            به نـظـم و نـثـر ادا یا محمّد بن علی

هزار بارم اگر سر ز تن بُـرند، دلـم            نگـردد از تو جـدا یا محـمّد بن عـلی

تو و کرامت و جود و عنایت و احسان            من و عـطای شـما یا محمّد بن عـلی

سزد که مدح تو را ثامن الحجج گوید            ز لـعـل روح فـزا یا محـمّد بن عـلی

تو کیستی که پدر گفت مادر و پدرم            تـو را شـونـد فـدا یا محـمّـد بن عـلی

تـمام خلـق هـلاک اند بـی هـدایت تو            تـویی چـراغ هُـدی یا محمّد بن علی

به پیـش نطـق تو شد لال زادۀ اکـثم            چو یافت قدر تو را یا محمّد بن علی

به یک سؤآل کنی سی هزار مسئله طرح            تو لعـل لـب بـگـشا یا محمّد بن علی

عجب نه، گر که شود درد صد هزار مسیح            بـه تـربـت تـو دوا یا محـمّد بن عـلی

خوش آن زمان که بگیرم به کاظمین زتو            بـرات کـرب و بـلا یا محمّد بن علی

خـدا گواست که در پـرتو محبّت تو            دلـم گـرفـت جـلا یا محـمّد بن عـلـی

گره گشایی تو در ائمّه مشهور است            هـمیشه در هـمه جا یا محمّد بن علی

به دست همسر خود بی‌گناه کشته شدی            چـنـین نـبـود روا یا محـمّـد بن عـلی

چو شمع سوختی و قطره قطره آب شدی            ز سـوز زهـر جـفـا یا محمّد بن علی

تو را به زهر ستم یار کُشت و آب نداد            یـکی نگـفـت چـرا یا محـمّد بن علی

شنیده‌ام که برای تو قاتل تو گریست            اگر چه کُشت تو را یا محمّد بن علی

هزار حـیف تنت دفـن شد غـریـبانه            بدون جـرم و خـطا یا محمّد بن علی

اگرچه با لب عطشان شدی شهید دگر            سـرت نگـشت جـدا یا محمّد بن علی

اگر چه لعل لبت تشنه بود چوب نخورد            میـان طـشت طـلا یا محـمّد بن عـلی

سزد که گریه کند میثم از مصیبت تو            هماره صبح و مـسا یا محمّد بن علی

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات زیر در تمام سایت ها « تا جائیکه ما بررسی کردیم» حتی سایت نخل میثم بصورت زیر آمده است که احتمالا اغلاط تایپی است و موجب بر هم خوردن وزن، آهنگ و معنای شعر شده است، لذا جهت رفع نقص اصلاح گردید

تو برتری که شود حقّ مدح و منقبتت            به نـظـم و نـثـر ادا یا محمّد بن علی

تو و کرامت و جود و عنایت و احسان            من و عـطای شـما یا محمّد بن عـلی

ابیات زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت های معتبر حذف شد؛ لازم به ذکر است داستان هایی خنده، رقص و هلهله کردن اُم فضل و دیگر کنیزان در هیچ مقتل معتبری نیامده و تحریفی است؛ اتفاقاً در روایات معتبر کتب عيون المعجزات ص ۱۲۹، اثبات الوصیه ص ۲۱۹، دلائل الأمامیه ص ۳۹۵، بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۶؛ جلاءالعیون ص ۹۶۷، منتهی الآمال ص ۱۸۰۴، مقتل معصومین ج ۳ ص ۴۷۹ و ... اشاره بر گریه کردن اُم الفضل ملعونه بعد از مسموم کردن امام جواد عليه‌السلام شده است، لازم به ذکر است داستان هایی همچون موضوع به پشت بام بردن بدن مطهر امام جواد علیه السلام  ، و .... انداختن بدن مطهر از پشت بام به زمین و سه روز ماندن بدن مطهر امام علیه السلام در زیر آفتاب در هیچ مقتل معتبری نیامده و تحریفی است. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

شنـیده‌ام که به دور تـنت کـبـوتـرها            شـدنـد نـوحه سـرا یا محـمّد بن عـلی

شنـیده‌ام بـدنت را به کوچه افکـندند            ز روی بـام سـرا یا محـمّـد بن عـلی

مدح و مناجات با امام جواد علیه‌السلام

شاعر : محمدحسین رحیمیان نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : مربع ترکیب

خوشحال ازین غلامی و عرض ارادتم            هـمـراه با مـلائکه مشغـول خـدمـتم
این لطف فاطمه است که داده لیاقتم            عـبـد عـلـی و آل عـلـی تا قـیـامـتـم


من نوکر و محب و فدائی اهل بیت
بـیـچـاره‌ام بـدون گـدایـی اهـل بیـت
دارم به سر هوای جگر گوشۀ رضا            افـتـاده‌ام بـه پـای جگـر گوشۀ رضا
ممنونم از عطای جگر گوشۀ رضا            ای جان من فدای جگر گوشۀ رضا
عـمـریـست زیر دین جـواد الائمه‌ام
محـتـاج کـاظـمـیـن جـواد الائـمـه‌ام
ای نـایب امام رضا، حضرت جواد            یابن الرئوف! شاه وفا! حضرت جواد
پروردگار جود و عطا، حضرت جواد            دریاب روزگار مرا، حضرت جواد
آقـا به مـهـربـانـی تـو دارم اعـتـقـاد
هستی جواد و ابن جـواد و ابالجـواد
ای سـومین محـمد این خانه، السلام            ای سائل تو عـاقـل و دیـوانه السلام
ای صاحب کـرامت جـانـانـه السلام            عیسی مسیحِ حضرت ریحانه السلام
تو آمـدی و دشـمـن دین نا امـیـد شد
بـار دگـر امـام رضا رو سفـیـد شـد
با بـودنِ تو عـهـد وفـا سـر نـیـامـده            چیزی به حز کرم که به این در نیامده
وصفت به جز رضا ز کسی بر نیامده            مـولـود از تو با بـرکـت تر نـیـامـده
تتنـهـا امـام لایـق فـرزنــدی رضـا !
وصفت کجا و ذهن گنهکار من کجا
در کودکیت پیر زمین و زمان شدی            آقـا نـهـم سـتـارۀ این آسـمـان شـدی
امّـیـد آخـر هـمـه بـیـچـارگـان شدی            بـالاتـر از تـوقـع مـا مهـربـان شدی
آنانکه خاک بـوسی ابن الرضا کنند
باید که خاک را به نظـر کـیمیا کنند
ای عـادت هـمـیـشۀ تو ذره پروری            خوب و بدند بر سر کوی تو مشتری
دادی به یاد سائـل خود کیـمیـاگـری            حقا که یادگاری موسی بن جعـفری
هر کس که برد نام تو حاجت روا شده
درد نـگـفـتـه در حــرم تـو دوا شده
ای انـتـقـام کـوچـه هـمه آرزوی تو            دل بُرده از امام رضا خلق و خوی تو
باید گـرفت درس برائت ز کوی تو            ای غصه‌های فاطمه بغض گلوی تو
تو مـادری تر از همه‌ای بعد مجتبی
خیلی عذاب داده تو را داغ کوچه‌ها

: امتیاز

مدح و مناجات با امام جواد علیه‌السلام

شاعر : مرضیه عاطفی نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع قالب شعر : غزل

امشب دلم لبریـز احساسی جدید است            آقا غلامت در دو عـالم روسفید است

ذکر قـنوتم « یا جـواد ٱلاجـودین» شد            دادی مرادم را اگر این دل مرید است


انداخـتـم حـرز تو را بر گـردن خـود            عشق تو در نزدیکیِ حبلُ ٱلورید است

نـقـش نگـیـنت بود " نِعـمَ ٱلـقـادرَ ٱللّه"            این افـتخـارِ سنگ زیـبای حدید است

دستان پُـر مهـرت مرا محـتـاج کـرده            با دست خالی رد کنی؟! از تو بعید است

ذریـّـهٔ دردانـــهٔ ســلــطـان طــوســی            گفتیم در وصفت: شهید إبن شهید است

بـاب ٱلجـواد مـشهـدم را دوسـت دارم            آنجا برای قـفـل حـاجـاتـم کـلـید است

مولای گندمگون؛ نقاب از چهره بردار            نه! برنداری! چشم بعضی ها پلید است

از عـلم بی‌حدّ تو مأمون غرق حیرت            در محضرت علّامه از خود ناامید است

جـانـم فـدای جـای جـای کـاظـمـیـنت            نـذر تو چندین آیـه قـرآن مجـید است

یاسین و ٱلرحمن و حمد و قـل هـوَٱللّه            می‌آیـم و هـنگامـهٔ وعـده وعـید است

إذن از تو میخواهـم، مدد از مادر تو            پـابـوسی‌ات وٱلله که عـید سعـید است

خادم فراوان داری اما چند سالی ست            ذکر لبم؛ ایکاش ما را می‌خرید؛ است

تفـسیـر حُسن عاقـبـت یعنی همین که            پـائـینِ پـایت مـرقـد شیـخ مفـیـد است

: امتیاز

مدح و مناجات با امام جواد علیه‌السلام

شاعر : ذاکر نوع شعر : مدح وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

اى آن كه بر تمام خلایق تو رهبرى            بر ممكنات سیّد و سالار و سرورى

آن جا كه آفتاب رخت جلوه گر شود            خورشید، زهره می‌شود و ماه مشترى


شـاه نـهـم، امـام نـهـم، حـجّـت نـهـم            نـور نـهـم، ز نـور خـداونـدِ اكـبـرى

از كـثـرت لـطـافـت، جسم مجـرّدى            با یك جهان شرافت روح مصوّرى

هم جانشین هشت امامى به روزگار            هم از شرف، امام دهم را تو مظهرى

آمد تو را جواد لقب، ز انكه جود تو            از یاد بُرد حاتم و آن جود جعـفـرى

از آدم و خلیل، هم از یوسف و مسیح            وز خَلْق و خُلق، صورت و سیرت نكوتری

با آن‌ همه كـرامت و آيات و بـيّـنات            هـرگـز كـلـيـم با تو نـيـارد برابـری

چون كيميا، ولای تو٬ و مس٬ وجود ماست            آسان بود به خـلق جهان كيميا گری

ذاكر از اين مديحه بسی فخر می‌كند            بر حافظ و سنايی و سعدی و انوری

: امتیاز

مدح امام جواد علیه‌السلام

شاعر : امید نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

کـوبـم در ســرای جـواد الائـمّـه را            تا بـشـنـوم صـدای جـواد الائـمّه را
سر بر نگـیـرم از در دولتـسرای او            بس دیـده‌ام سـخـای جواد الائـمّه را


دلــــداده‌ام بـــه زادۀ آزاده رضـــــا            دارم به سـر هـوای جواد الائـمّه را
تا زنـده‌ام به دولت حُبّ عـلی و آل            دارم به لب ثـنـای جـواد الائـمّـه را
بی‌اعـتنا به سلطـنت هر دو عـالـمـم            هـستـم گـدا، گـدای جـواد الائـمّه را
بر تاج و تخت جملۀ شاهان نمی‌دهم            خــاک در ســرای جـواد الائـمّـه را
نشناسمی بجود و سخا این چنین بنام            از مـاسـوا سـوای جـواد الائـمّـه را
حاشا اگر به قیمت هستی دهم ز کف            ســرمـایــۀ ولای جــواد الائــمّـه را
نشناخت آن کسی که مقام ولایـتـش            نـشـنـاخـتـه خـدای جـواد الائـمّـه را
ماه رجب که کرده مصفا جهان حُسن            دارد بـخـود صفـای جواد الائـمّه را
گاه طلوع صبح دهم زین مه آفتاب            بـوسـیـده خاک پای جواد الائـمّه را
گل رو فلق هماره بود از دمی که دید            سـیـمـای دلـربـای جــواد الائـمّه را
روزیکه نیست غیر عمل دستگیر خلق            دل بـسته‌ام عـطـای جواد الائـمّه را
دارم «امید» اینکه ز اخلاص بـندگی            حاصل کـنم رضای جواد الائـمّه را

: امتیاز

مدح و مناجات با امام جواد علیه‌السلام

شاعر : سید رضا مؤیّد نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع قالب شعر : مثنوی

ای کوثر دوم که مشهور است جودت            ظاهر تمام خير و خوبی از وجودت
تـو آفـريـنـش را چـراغ رهـنـمـائی            سر تا بپا رحمت جواد بن الرضايی


در اين جهان و اين همه لطف و کرامت            جـودت قـيامت می‌کند روز قـيامت
بر مصطفي گفتند ابتر کـوثرش داد            يک دختر اما از دو عالم بهترش داد
گفـتند ابـتر بر رضا دادش جـوادی            کز او گرامی تر به عالم کس نزادی
وقتی بر آيـد دست جود از آستـينش            گوهر فشاند در يسار و در يـميـنش
تنها نه او بر دوستان گوهـر ببخشد            بر دشمن سر سخت خود هم زر ببخشد
گلبرگ زهرا و نشان ز آن لاله دارد            در کـودکی از داغ مـادر نـاله دارد
گفت آن دو را از قبر بيرون می‌کشانم            من انـتـقـام از قـاتـلانـش می‌ستـانـم
هـرگـز گـدا نـوميـد از اين در نگردد            وز درگه او دست خالی بر نگـردد
مولای ما اينک تو را خوانيم ما هم            کز دست غم سر در گريبانيم ما هم
دل مُـرده‌ايم آب حـياتی بخش ما را            وز محبس غمها نجاتی بخش ما را

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

ای آفـريـنـش را چـراغ رهـنـمـائی            سر تا بپا رحمت جواد بن الرضايی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد وزنی و سکت موجود در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

هـرگـز گـدا نـوميـد زين در نگردد            وز درگه او دست خالی بر نگـردد

مدح و مناجات با امام جواد علیه‌السلام

شاعر : ناشناس نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه وزن شعر : مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن قالب شعر : مثنوی

ای به همه ماسوی سيد و مـولا جواد            نـام خـوشت بر لـب اهـل تـولا جـواد
هر که شود سائـلت پادشه عـالم است            هر چه بگويم من از جود و عطايت کم است


ذرۀ نـا قــابـلــم مـهــر شـمــا در دلــم            از دو جهان يا جواد عشق تو شد حاصلم
ای به رضا نور عين وی به سخا زيب و زين            قـبـلـۀ دلها بود قـبـر تو در کـاظـمـين
بحر عـطا و کرم معـدن جـود و سخا            ای پـسر فـاطـمه کن نگهـی سوی ما
دست تو وقت کـرم کار خـدا می‌کـند            ذکر شـريـف جـواد درد دوا می‌کـنـد
زد به دل ما شرر سوز غمت يا جواد            جان بفدای تو و عـمر کمت يا جـواد
با هـمۀ آنکـه ديـد از تو عـطـا و وفـا            همسر نامهربان  کُشت تو را از جفا
اي گـل بـاغ مُراد کشتۀ ظلـم و عـناد            دست مرا هم بگير از کرمت يا جواد

: امتیاز

مدح و مناجات با امام جواد علیه‌السلام

شاعر : علی اکبر لطیفیان نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : ترجیع بند

طوبای تو میان دلم قـد کشیده است            بین من و خیال خودم سد کشیده است

احساس می‌کنم به تو نزدیک می‌شوم            جـذر مرا نگاه شما مـد کشیده است


این جـذبـۀ طـلایـی بـالا نـشـیـن تو            بـال مرا حـوالی گـنـبد کـشیده است

دست خدای عز و جل روی قلب ما            این بار سوم است محمد کشیده است

نوری رئوف در حرمت موج می‌زند            الطاف کاظمین به مشهد کشیده است

بخـشنـده تو، خـدای کـرم تو، جـواد تو
ابن الرضا تو، حضرت باب الـمراد تو

بـگـذار خـاک پـای تو نقاشی‌ام کنند            سـجـادۀ دعـای تو نـقـاشـی‌ام کـنـنـد

بگـذار در کـنـار قـدم‌های هر شبت            با رشتـۀ عـبـای تو نـقـاشی‌ام کـنـند

بال و پـرم بـده که شبـیـه کـبـوتری            امـروز در هـوای تو نقـاشی‌ام کنند

بـگـذار از زمـان ازل تا هـمـیشه‌ها            آقـای من بـرای تو نـقـاشی‌ام کـنـند

وقتی میان خانه دعـا پخش می‌کنی            مسکین ترین گدای تو نقاشی‌ام کنند

بخـشنـده تو، خـدای کـرم تو، جـواد تو
ابن الرضا تو، حضرت باب الـمراد تو

ای بالـش تو دست امـام رئـوف مـا            ای سایه بان روی تو بال فـرشته‌ها

تا آمدی امام رضا گـریه‌اش گرفت            ای مـسـتـجـاب چـلـۀ سـجـادۀ دعــا

تا یک تـبـسّـمی نکـنـی پـا نمی‌شود            خـورشیـد از مـقـابـل گـهـواره شما

اینگونه بی‌نقاب نظر می‌خوری عزیز            ایـنـقــدر در مـقـابـل آئـیـنـه‌هـا نـیـا

آقـا قـرار مـا سـر میـدان کـاظـمـین            ای اولـیـن زیـارت مـا بعـد کـربـلا

بخـشنـده تو، خـدای کـرم تو، جـواد تو
ابن الرضا تو، حضرت باب الـمراد تو

هر صبح چهارشنبه مقیم تو می‌شوم            از زائران صبـح نـسیـم تو می‌شوم

روزی اگر به طور مرا راهیم کنند            سوگند میخورم که کـلیم تو می‌شوم

وقتی که از محـلۀ ما می‌کنی عبور            کوچه نشین دست کـریم تو می‌شوم

بر پشت بام گـنـبـد زرد و طلائـیت            مـثـل کـبـوتـران حـریـم تو می‌شوم

کم کـم در ابتدای خـیابـان کـاظمیـن            دارم همان گـدای قـدیـم تو می‌شـوم

بخـشنـده تو، خـدای کـرم تو، جـواد تو
ابن الرضا تو، حضرت باب الـمراد تو

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

بگـذار بر کـنـار قـدم‌های هر شبت            با رشتـۀ عـبـای تو نـقـاشی‌ام کـنـند

مدح امام جواد علیه‌السلام

شاعر : محمّد قاسمی نوع شعر : مدح وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

سائل، شبی که زائر باب المُراد شد            تـسبـیح وار، گرمِ دَمِ « یا جـواد » شد

در کـربـلا نیـافـت مَجـالِ گـریـستن            در کاظمین روزیِ اشکش زیاد شد


حتّی غمی که کُنج دلش جا گرفته بود            وقتِ بغل گرفتنِ این کعبه، شاد شد

گَرد گُـناه را ز رویِ شانه‌اش تکاند            وقتی نـسیمِ صحن مُـبـدّل به باد شد

شد با سواد گیسوی دلبر سپید بخت            تـا بـر سـواد آیـنـه بـی‌اعـتـمـاد شـد

حتّی نصیب حور و ملک هم نشد به عُمْر            خیری که سهم زائر خَـیرُالعِـباد شد

هرکس نداشت مِـهر جوا دالائمه را            واللهِ روسـیـاه تـر از قــوم عــاد شد

هرکس که یاامام رضا گفت و جان سپرد            سوگند بر جوادِ رضا «زنده یاد» شد

در اوّلـین قـدم به مُـراد دلـش رسید            سائل، دمی که ساجدِ «بابُ الجواد» شد

: امتیاز

مدح و مناجات با امام جواد علیه‌السلام

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه وزن شعر : مفتعلن مفتعلن فاعلن قالب شعر : مثنوی

ای دُر نـورانـیِ ده بـحـر نـور            وی نهـمین حجتِ ربّ غـفـور
آیــنـۀ قـبـلـۀ هــفــتــم: جـــواد            نـور دل حـجّت هـشـتم: جـواد


کـنـیـۀ زیـبـای تـو ابـن الرضا            محـمـدی یـا عـلـی مـرتـضی؟
کعـبۀ ارکـان حـرم کیست؟ تو            قـبـلۀ اربـاب کـرم کـیست؟ تو
ماه رخت، مصحف آیات حق            واسـطـۀ کــل عــنـایـات حــق
دسـت تـو دسـت کـرم کـبـریـا            صحـن و رواقت حـرم کـبـریا
ارض و سماوات به تو متکی            بـوده امــام هــمـه از کـودکـی
عـلم، بوَد نـقـش گـل روی تـو            جـود، گـدایی بـه سر کوی تـو
با سخن تـو شده احـیـای عـلـم            هر نفس توست مسیحای عـلم
طــور، تـجـلّـی گـه انـوار تـو            نـور، مـتــاع ســر بــازار تـو
روی خـدا، روی دل آرای تو            چـشم رضا، محـو تمـاشـای تو
چون تو کسی عابد و معبود نیست            با برکت تر ز تو مولود نیست
تو پـسـر فـاطـمـه‌ای یا جـواد!            قـبـلـۀ جان هـمـه‌ای یـا جـواد!
زادۀ اکـثـم ز تـو خجـلـت زده            سیـنـۀ مأمـون ز تـو آتـشـکـده
داده‌ای ای حجّـت پـروردگـار            پاسخ یک مسئله را سی هزار
مـخـزن عـلـم ازلـی سـیـنـه‌ات            عــالَـم اســرار، در آیـیــنـه‌ات
ظرف وجود تو پُر از علم غیب            نـور خـدایـی و مـبـرّا ز عـیب
طـلـعــت تـو آیــنـۀ روی حـق            عالم غیبی، ولی از سوی حق
بـرتـری از اینـکه مـیان رهی            یک خبر از ماهی و مأمون دهی
عالم دانش همه پا بست توست            دایره‌ای بین کف دست توست
خلق جهان را به درت التجاست            شأن شما «وَ مَن اَتا کُم نَجاست»
خیل مَلَک، عاشق تهلیل توست            وحی خدا زنده به تأویل توست
ای ملک و جن و بشر زائرت            وسعـت مُـلک ازلـی، حائـرت
مـظهـر الـطـاف خـدای مجـیـد            از کرم و جود تـو نبـوَد بعـیـد
تا چو منی عـقـده ز دل وا کنم            در حـرم قـدس تـو نـجـوا کـنم
خار اگر خار بُـوَد با گل است            زنده به آب و نفـس بلـبل است
"میثم" دلخـسته از آن شماست            گرچه کم از برگ خزان شماست

: امتیاز

مدح و مرثیۀ امام جواد علیه‌السلام

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : فعولن فعولن فعولن فعولن قالب شعر : قصیده

امــام الـهـدی، یا جـواد الائـمّـه            ولـیِّ خــدا، یــا جــواد الائـمّــه

سپهر کرم، ابر رحمت، یم جود            مـحـیـط سـخـا، یا جـواد الائـمّه


چه گویم به وصفت که فرموده آن را            بـه قـرآن خـدا، یا جـواد الائـمّه

به کشتیّ ایمان در امواج طوفان            تـوئـی نـاخـدا، یا جـواد الائـمّه

چه در هفت گردون چه در هشت جنّت            تـوئـی مـقـتـدا، یا جـواد الائـمّه

سماواتیان راست مدح تو، بر لب            به صبح و مسا، یا جواد الائمّه

بود نقش خاک ره کـاظـمیـنت            رخ اولــیــاء، یـا جـواد الائـمّـه

ز شاهیست عارم که در آستانت            گـدایـم گــدا، یــا جـواد الائـمّـه

بود بی ولای تو طاعات عـالم            سـراسـر هـبـا، یا جـواد الائـمّه

اگر بود واقف ز علمی که داده            تـو را کـبـریـا، یا جـواد الائـمّه

نه بگشودی اندر برت پور اکثم            لب خویش را، یا جـواد الائـمّه

گرم سر جدا گردد از تن، نگردد            دل از تو جـدا، یا جـواد الائـمّه

بغیر از خدا هر که گوید ثنایت            بـود نـا رسـا، یـا جـواد الائـمّـه

خـدا داد پاسخ به هر بیـنوا کو            تو را زد صدا، یا جواد الائـمّه

به بازار محـشـر ولای تو آرم            به روز جـزا، یـا جـواد الائـمّه

ثنای تو گویم عطا از تو جویم            به هر دو سرا، یا جـواد الائـمّه

رهایی به مهر تو خواهم که گشتم            اسـیـر هــوا، یـا جــواد الائـمّـه

خوش آن ملتجی را که در آستانت            کـنـد الـتـجـاء، یـا جـواد الائـمّه

جوادی، جوادی، گدایم، گـدایم            عطا کن، عطا، یا جواد الائـمّه

بخوان جانب کاظمینم وز آنجا            بـبـر کـربــلا، یا جـواد الائـمّـه

بمانم، بمیـرم سپس زنده گردم            به مـهـر شـما، یا جـواد الائـمّه

به جان پیمبر به زهرای اطهر            به بـابت رضا، یا جـواد الائـمّه

مرا تا ابـد از صف دوستـانت            مگـردان جـدا، یا جـواد الائـمّه

گرفتم که راندیّ و راهم ندادی            روم در کـجـا، یا جـواد الائـمّـه

تهی دستم و هستیم هست، تنها            گـنـاه و رجـا، یـا جـواد الائـمّـه

قدم گشته خم، پا فرو مانده در گل            ز بـار خـطـا، یـا جـواد الائـمّـه

به یاد تو اشک از بصر می‌فشانم            به صبح و مسا، یا جواد الائمّه

دریغـا که از یـار نامهـربـانت            کشیدی چـه‌ها، یا جـواد الائـمّه

تو را کشت، آخر به فصل جوانی            ز زهـر جـفـا، یا جـواد الائـمّـه

تو را کشت، اما لب تشنه آخر            نـدانـم چــرا؟، یـا جـواد الائـمّه

ز بس ناله کردی در آن حجره تنها            فـتـادی از پـا، یا جـواد الائـمّـه

ولی دیگر از جسم پاکت نشد سر            جــدا از قـفـا، یـا جـواد الائـمّـه

به قربان جسمی که گردید او را            کـفـن بــوریـا، یـا جـواد الائـمّه

به قربان آن سر که می‌خواند قرآن            به طشت طلا، یا جـواد الائـمّه

به قربان آن رخ که شد شسته با خون            به دشـت بـلا، یـا جـواد الائـمّه

ببین نخل میثم که بر داده عمری            بـوصف شما، یا جـواد الائـمّـه

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات زیر در تمام سایتها « تا جائیکه ما بررسی کردیم» حتی سایت نخل میثم بصورت زیر آمده که احتمالا غلط تایپی می باشد لذا جهت رفع نقص اصلاح شد. ضمناً در تمام سایت ها از بیت بیست و سوم به بعد ردیف شعر « یا جـواد الائـمّه » به اشتباه بصورت « جـواد الائـمّه» یا « جـواد الائـمّ »  آمده که جهت رفع نقص اصلاح شد

چگویم به وصفت که فرموده آن را            بـه قـرآن خـدا، یا جـواد الائـمّه

ببین نخل میثم که بر داده عموی            بـوصف شما، یا جـواد الائـمّـه

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت با روایت های معتبر حذف شد؛ لازم به ذکر است داستان هایی خنده، رقص و هلهله کردن اُم فضل و دیگر کنیزان در هیچ مقتل معتبری نیامده و تحریفی است؛ اتفاقاً در روایات معتبر کتب عيون المعجزات ص ۱۲۹، اثبات الوصیه ص ۲۱۹، دلائل الأمامیه ص ۳۹۵، بحار الانوار ج ۵۰ ص ۱۶؛ جلاءالعیون ص ۹۶۷، منتهی الآمال ص ۱۸۰۴، مقتل معصومین ج ۳ ص ۴۷۹ و ... اشاره بر گریه کردن اُم الفضل ملعونه بعد از مسموم کردن امام جواد عليه‌السلام شده است، لازم به ذکر است داستان هایی همچون موضوع به پشت بام بردن بدن مطهر امام جواد علیه السلام  ، و .... انداختن بدن مطهر از پشت بام به زمین و سه روز ماندن بدن مطهر امام علیه السلام در زیر آفتاب در هیچ مقتل معتبری نیامده و تحریفی است. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.

به هنگام مرگ تو می‌زد به هم کف            بـجـای عــزا، یـا جـواد الائـمّـه

تنت بی کفن ماند بر خاک از چه            در آن کوچه‌ها، یا جواد الائـمّه

هـبا به معنی= ۱- گرد وغبار هوا که هنگام روز در آفتاب دیده می شود وشبیه به دود است. ۲- ضایع شده. ۳- رایگان مفت

مدح و مناجات با امام جواد علیه‌السلام

شاعر : مرتضی محمودپور نوع شعر : مدح وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : مثمن

جـود و کـرم از آن تـو و خـانـواده‌ات            احـیـاگـر مـسـیـح شـدن کـار ســاده‌ات

باران رحمت است نگاهت ز شش جهت            یـک از هـزار حُـسن خـداونـد داده‌ات


ابن الرضایی و به رضا نـور دیـده‌ایی            سرشـار از حـقـیقـت تـقـواست باده‌ات

ای تـکـیـه گـاه عـالـم ایـجـاد یـا جـواد

بخشش به حرمت تو خـدا داد یا جواد

بر بام مـعـرفت چو نـشـسته گـدای تو            گشته‌ رضای حضرت حق در رضای تو

مصداق آیـه آیـۀ تـطـهـیر مـصـحـفـی            خـلـقت خـدا نـمـوده دو عـالم برای تو

آثار بـندگی ز جـبـین تو سـاطـع است            انــوار ذوالـجــلال ز نــور لــقـای تـو

ای تـکـیـه گـاه عـالـم ایـجـاد یـا جـواد

بخشش به حرمت تو خـدا داد یا جواد

ای بنـد بـند رشتـۀ عـشـقـت به گـردنم            من عاشقانه سنگ تو بر سیـنه می‌زنم

سرمست بادۀ تو به یک جرعه گرشوم            من از عطای دست کریمانه جان دهم

فـریـاد من ز حـدّ تصور گـذشته است            مست ولایت تو به هر کـوی و برزنم

ای تـکـیـه گـاه عـالـم ایـجـاد یـا جـواد

بخشش به حرمت تو خـدا داد یا جواد

: امتیاز

مدح امام جواد علیه‌السلام

شاعر : علیرضا خاکساری نوع شعر : مدح وزن شعر : مفاعلن مفاعلن مفاعلن مفاعلن قالب شعر : غزل

یکی بخـیـل می‌شود یکی جـواد می‌شود           یکی مُـریـد می‌شود، یکی مُـراد می‌شود

یکـی امیـر می‌شود بـرای سلطـنت ولی           یکی تـمام عـمر عـبـد خـانه زاد می‌شود


از آن دری بیا که سائلت نشسته پشت آن           بدون تو که کار و بار من کساد می‌شود

فقیر شد کسی که روز و شب گدایی‌ات نکرد           کنار توست رزق و روزی‌ام زیاد می‌شود

به اعـتقـاد بنده تا که هست حـرز نام تو           دگر کجا کسی دخیل "وان یکاد" می‌شود

طلایه دار رحمت کثیر و مهربانی است           کسی که از طفـولیت رضانـژاد می‌شود

ز برکـت نگـاه ویـژۀ تو است اگر کسی           کمیت و دعبل و فرزدق و فؤاد می‌شود

به گریه گفتمت که می‌شود حرم عطا کنی؟           نـگـاه ذرّه پـرورت جـواب داد، می‌شـود

حسین می‌شوی و حجره‌ات دوباره شاهد           نزول کاف و ها و یا و عین و صاد می‌شود

گریز می‌زنم به کربلا ولی چه سرّی است           مـیـان روضۀ تو از هـلال یـاد می‌شـود

بسنده می‌کنم و بیش از این جلو نمیروم           که حال مادرت ز فرط گریه حاد می‌شود

: امتیاز

مدح و مناجات با امام جواد علیه‌السلام

شاعر : سید هاشم وفائی نوع شعر : مدح وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : مخمس

بی نـوایم من نـوایم مـی‌دهـی؟           تـشـنـه‌ام آب بـقـایـم مـی‌دهـی؟

من مریضم تو شفایم می‌دهی؟           می‌کنی دل های غمگین را تو شاد


یا جـواد و یا جـواد و یا جـواد

تا دلـم تـنگ حـریـمت می‌شود           عاشق خُـلـق رحـیمت می‌شود

سائـل دست کـریـمت می‌شـود           من مریضم تو مرا هستی مراد

یا جـواد و یا جـواد و یا جـواد

ای مرا تو چشمـۀ خـیـر کـثـیر           من فـقـیرم تو کریمی بی نظیر

دست این افتاده از پـا را بگیر           کـز ازل بر درگـه تو سر نهاد

یا جـواد و یا جـواد و یا جـواد

مرهـمی بر جـان بـیـمـارم بده           شمعـی از بهـر شب تـارم بـده

بـــرگــۀ آزادی از نــارم بــده           تو شـفـیـع ما سوائی در معـاد

یا جـواد و یا جـواد و یا جـواد

: امتیاز

مدح و مناجات با امام جواد علیه‌السلام

شاعر : ایمان کریمی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن قالب شعر : غزل

در این آشفته حالی در دل حجره قدم می‌زد          و تاریخ این سری داغ عظیمی را رقم می‌زد

خدا باید تو را مدحت کند، این کار شاعر نیست          چرا که دست و پا بسته ز تو شاعر قلم می‌زد


تمام روزهای بودنت پُر بود از مضمون          وجودت روی قلب عالمی هر شب علم می‌زد

و جبرائیل در عرش خدا پیش ملائک تا          دم صبح از نگاه سبز زهرائیت دم می‌زد

غریبی آنقدر که طعنه های همسرت آن روز          مسلّم طعنه بر سوز و مرارت های سم می‌زد

تو حال تشنه ها را خوب میدانی، که مداحی          گریزی از مصبیت های تو سمت حرم می‌زد

حرم؛ آری همانجایی که می گویند در صحرا          زنی فریاد می زد واحسینا، لطمه هم می‌زد

: امتیاز